کلارنس لئونیداس فندر (Clarence Leonidas Fender) در سال 1909 در کالیفرنیای آمریکا بدنیا آمد. او از کودکی به مسائل برقی و مهندسی علاقه بسیاری داشت و دائم در حال ساخت و تعمیر رادیو و دیگر وسایل الکتریکی بود.
در سال 1938 شرکت خود را با نام "خدمات رادیویی فندر" تاسیس کرد و به عنوان یک تکنسین ماهر وسایل الکتریکی و الکترونیکی، نه تنها به تعمیر رادیو بلکه به تعمیر گرامافون، تقویت کننده های صوتی و ... نیز پرداخت
پس از کسب تجارب لازم، به تدریج شروع به اعمال تغییراتی در آمپلی فایر های آلات موسیقی کرد، و خیلی زود به ساخت آمپلی فایرهایی که طراحی آنها را خود تهیه کرده بود، اقدام نمود.
اوایل سال 1940 با شرکت الکتریکی دیگری به نام کلیتون کافمن (Clayton Orr (Doc) Kauffman) شریک شد و حاصل این شراکت، راه اندازی تشکیلاتی برای طراحی، ساخت و فروش محصولات الکتریکی ، الکترونیکی و آمپلی فایرها موسیقی ، به نام "K & F" بود. آنها با کمک هوش و استعداد لئو توانستند اولین آمپلی فایرهای آلات موسیقی که داری کنترل های تن بود را بسازند.
در سال 1946 از کافمن جدا شد و در همان سال لئو نام شرکت خود را به "محصولات الکترویکی فندر" تغییر داد، او همواره علاقه داشت گیتارهایی به سبک گیتارهای هاوایی بسازد که الکتریکی بوده اما بدنه تو پر داشته باشند.
او اولین کسی بود که گیتارهای مخصوص Jazz Bass، Jazz Master و آمپلی فایرهای Twwin Reverb را به بازار معرفی کرد.
لئو فندر پس از فروش شرکت خود، به طراحی محصولات مختلف برای موزیسین ها پرداخت و بعد از مدتی شرکت G&L را که سازنده بهترین گیتارهای الکتریک طراحی شده توسط خود فندر بود را در خیابانی که امروزه بنام فندر نامگذاری شده است، تاسیس کرد.
در حال حاضر فندر بهترین تولیدات خود را در آمریکا و ژاپن دارد و علاوه بر آنها در چین و مکزیک نیز مجموعه هایی برای تولید دارد.
تلاشهای لئو فندر - با وجود آنکه بقول خود حتی نمی توانست یک نت موسیقی بزند ، - باعث شد تا نام "فندر" بعنوان مرجعی از طرف موسیقیدانان بزرگ عصر حاضر برای معرفی صداهای جدید از گیتار، آمپلی فایری و دیگر دستگاه های الکترونیکی موسیقی شناخته شود.
لئو فندر در سال 1991 به دلیل ابتلاء به بیماری پارکینگسون شدید از دنیا رفت.
پیوتر ایلیچ چایکوفسکی(زادهٔ ۷ می۱۸۴۰- درگذشت ۹ نوامبر ۱۸۹۳) (به روسی: Пётр Ильи́ч Чайко́вский) از آهنگسازان سرشناس روس است.
او در مکتب موسیقی آنتون روبنشتاین (A. Rubinestein) در کنسرواتور سن پترزبورگ به تحصیل پرداخت و در همان جا نیز دانشآموخته شد. چایکوفسکی اصول و قواعد موسیقی کلاسیک غربی و جریان موسیقی توصیفی را در روسیه ادامه داد و به ترویج و اعتلای این مکتب در مقابل شیوه موسیقی گروه پنج نفری پرداخت. او اگر چه قواعد سنتی موسیقی اروپا را اساس کارهای خود قرار داد ولی به موسیقی محلی و افسانههای روسی بیتوجه نبود.
مهمترین آثار او عبارتانداز:
اپراهای بیبی پیک و اوژن اونگین.
شش سمفونی که در میان آنها سمفونی شماره شش به نام پاتتیک (Pathetique به معنای حزنآور و سوزناک) شهرت فراوانی دارد.
بالههای دریاچه قو (Swan Lake)، زیبای خفته (Sleeping Beauty) و فندق شکن (The Nutcracker).
یکی از آثار برجسته او اورتور رومئو و ژولیت است که ادامهای از پوئم سمفونیها و اورتورهای توصیفی فرانتس لیست و مندلسون به شمار میرود با این تفاوت که همانند اورتور رویای نیمه شب تابستان به متن دقیق داستان وابسته نیست. بلکه به صورت یک فانتزی روی درام رومئو و ژولیت تصنیف شدهاست. گرچه چایکوفسکی بارها از ویژگیهای موسیقی محلی در آثارش استفاده کردهاست ولی به طور کلی سبک مخصوص ملودی نویسی او شباهت چندانی به موسیقی محلی روسیه ندارد. تمهای او برخلاف بتهوون و برامس قدرت بسط و گسترش یافتن ندارند و آثارش تقریباً فاقد وحدت کلی میان قسمتهای مجزا هستند.